سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جراحی فک

ادامه

/4/88

صبح زود پرستار اومد یه آمپول انتی بیوتیک زد و بعد هم سرم رو از دستم برداشت. از شر سرم راحت شدم. دکتر مسگرزاده ساعت 9 اومد من و ویزیت کرد گفت عمل سختی بود ولی از نتیجه راضی هست. یک سری توصیه کرد که مایعات مقوی بخورم با نی و مسواک نرم با احتیاط بزنم و.... بعد هم رفت. خلاصه بعد از تسویه حساب رفتیم مامان به خاطر فشار خون بالایی که داره نباید بهش استرس وارد بشه به همین دلیل دیروز نداشتیم بیاد بیمارستان. امروز که اومدیم از یک طرف خوشحال بود که می دید عمل با موفقیت بوده از طرفی بیحالی و اون همه ورم صورت من و که می‌دید نگران بود. بقیه هم کم و بیش همین حس و داشتن.

غذام مایعات بود که با نی می خوردم چون فکم بسته بود. کمی هم سردرد داشتم به خاطر اثرات داروهای بیهوشی بود . کلا اوضاع خوبی نیست ولی فکر کنم اینا همه طبیعی هستش چون عمل فک عمل سنگینی حساب میشه.

 

 

 

17/4/88

دیشب خوب نخوابیدم چون راه بینی بسته بود و نمی تونستم راحت نفس بکشم البته دکتر گفته بود که تا چند روز بعد از عمل این مشکل و داری. غذام هم شده آب میوه و مایعات و آب کله و پاچه!!! که توسط نی میل می‌شود.

امروز شوهر خواهرم می گفت تو مگه پولت اضافه بود که 6 ملیون دادی فکت و عمل کردی ؟!! 1 ملیون به خودم می دادی خودم با یه مشت درستش می کردم!!!!

 

18/4/88

امروز حالم بهتره . همه افراد خونواده به پرستاری و مراقبت از دختر 6 ملیون تومنی مشغول می باشن!! کلی شرمنده همشون میشم.

 

19/4/88

صیح ها که بیدار می شم اظطراب دارم .. فرم فک خیلی روی فرم صورت تاثیر داره با تغییر اون فرم کلی چهره تغییر می‌کنه.

 

20/4/88

این روزها کمی بهتر شدم مشکلم اینه که گرسنه می شم و نمی تونم چیزی بخورم غیر از سوپ و مایعات و شیر موز و....  

 

 

 

21/4/88

امروز 3 تا از دوست هام اومدن عیادت. کلی شوکه شدن می گفتن خیلی تعییر کردی. یه مدتی طول کشید که باهام کنار اومدن و تعییرات و توی ذهنشون هضم کردن!!

 

22/4/88

امروز مامان شله زرد درست کرد و با نی خوردم کمی از گرسنگیم رفع شدو عصر هم نوبت مطب دکتر رو داشتم. اول خانم دکتر نصیری اومد و دید و با عکس های قبل از عملم که داخل پرونده بود مقایسه کرد و گفت ماشاالله خیلی بهتر شدی. بعد هم خود دکتر اومد و کلی ذوق کرد و از شرایط عمل برای برادرم که همرام بود توضیح داد. بعد هم گفت که به نسبت اینکه 1 هفته است که عمل کردی ورم صورتت کمه و به زودی بقیه ورم هم می خوابه. خلاصه خود دکتر از نتیجه عمل خیلی راضی بود.

 

23/4/88

امروز اوضاع بهتره. مشکلم اینه که به خاطر بسته بودن فکم نمی توتم راحت صحبت کنم و دائم گرسنه می شم. این دیگه معنی واقعی" بکش خوشگلم کن" هستش!!!!

 

26/4/88

امروز صبح از حمام که برگشتم و داشتم موهام وخشک می کردم و توی آیینه که نگاه می کردم احساس کردم ورم صورتم خیلی کمتر شده و بیشتر دارم شبیه قبل از عمل می شم و خوشحال شدم. راستش از اینکه بقیه بگن خیلی تغییر کردی ناراحت می شم. دوست ندارم خیلی تغییر کنم

 

 

27/4/88

امروز عصر رفتم مطب دکتر مثل همیشه شلوغ بود. ساعت 7:30 رفتم داخل و خانم دکتر نصیری سیم های قائم رو با انبر باز کرد و بعد گفت حالا فکت و باز کن. یه حس غریبی داشت احساس می کردم الانه که فکم بیفته پایین!!!! بعد هم با دو تا کش فکها را به هم وصل کرد این برای این بود که ماهیچه ها بعد از عمل تمایل دارن به وضعیت قبلیشون برگردن و این کش ها مانع از این می شن. ولی موقع غدا خوردن می شه این کشها رو باز کرد. تا 2 هفته دیگه فقط باید غذاهای نرم که احتیاج به جویدن نداشته باشه بخورم.

 

 

28/4/88

خدا رو شکر اوضاع خوبه دوران نقاهت با کمی سختی طی میشه. نخ های بخیه داخل دهنم داره کم کم می افته. رنگ نخ ها بنفش هست. و قتی نخ ها جدا میشن خوشم میاد. یه بار هم خودم یکی از نخ ها رو که جدا شد ولی بقیش توی لثه بود و جدا نمی شد و با قیچی بریدم!!!!!

 احساس می کنم دیگه دوران نقاهت داره تموم میشه و به شرایط عادی زندگی برمی گردم . خوشحالم